کد مطلب:1776 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:373

(10) موانع معرفت خدا
در مباحث قبل گفتیم كه عواملی همچون عادات ذهنی، خوف از مخالفت اجتماع و هراس از مسئولیت و محدودیت مانع شناخت حقیقت می شود اكنون با تفصیل بیشتری به توضیح موانع این شناخت می پردازیم.







1 - پیروی از هوای نفس

پیروی از هوای نفس به معنای مخالفت با فرمان عقل، شرع و یا وجدان اخلاقی است. هر گاه كسی آن چه را كه به واسطه نور عقل و یا هدایت شرع و وجدان اخلاقی خود نادرست می داند انجام دهد قوای ادراكی و قوه عاقله او دچار ركود و ناتوانی می شود و از درك حقایق و حتی روشن ترین حقیقت یعنی خدای عالم عاجز می شود.





خداوند در آیه 23 از سوره مباركه جاثیه می فرماید:





أفرءیت من اتخذ الهه هویه و اضله اللَّه علی علم و ختم علی سمعه و قلبه و جعل علی بصره غشاوة فمن یهدیه من بعد اللَّه افلا تذكرون.





آیا دیدی و تعجب نمی كنی از كسی كه هوای خویش را معبود خود قرار داد در حالی كه او معبود حقیقی خویش را می شناسد و خداوند او را كه می داند معبود حقیقی كیست گمراه گردانید و بر گوش و قلبش مهر زد و بر دیده اش پرده نهاد؟ چه كسی پس از خدا او را هدایت خواهد كرد؟ آیا پندنمی گیرید؟





معبود قرار دادن هوای نفس به معنای پیروی از هوای نفس است و پیروی از هوا موجب زوال عقل و قوه شناخت انسان است امیرمؤمنان علی(ع) هوای فرموده اند: الهوی شریك العمی (35) در این فرمایش گهربار امام هوای نفس را به منزله و همدوش نابینایی معرفی كرده اند و مقصود آن است كه هوای نفس قوه شناخت انسان را از بین می برد امام علی در عبارتی دیگر می فرمایند:





و كم من عقل اسیر تحت هوی امیر (36)





چه بسیار عقلی كه تحت سیطره هوای نفس قرار می گیرد.





وقتی عقل اسیر هوا شود، دیگر قادر به انجام وظیفه اصلی خویش كه شناخت حقایق و تمییز نیك و بد از یكدیگر است نخواهد بود.





ایشان در فرمایش دیگری چنین راهنمایی فرموده اند:





قاتل هواك بعقلك (37)





به وسیله عقلب با هوای خود مبارزه كن





این جمله بیانگر رویارویی همواره عقل و هواست زیرا همان طور كه هوای نفس قوای ادراكی و خرد انسان را ناتوان می سازد تنها راه مبارزه با هوای نفس عقل انسان است با عقل می توان به جنگ هوای نفس رفت و از پیروی آن پرهیز نمود.







2 - محبت دنیا

یكی از موانع شناخت محبت افراطی است به طور كلی می توان گفت محبت خارج از اندازه قوای ادراكی و شناخت فرد را مختل می كند هر گاه فردی به شخص، مقام یا شی ای محبت بیش از حد داشته باشد نخواهد توانست زشتی ها كمبودها و مضار محبوب خود را ببیند و بپذیرد و سخن مخالفان محبوب خود را نیز نخواهد شنید امیرالمؤمنین علی(ع) می فرمایند:





عین المحب عمیة عن معایب المحبوب و اذنه صماء عن قبح مساویه (38)





چشم محب از دیدن عیوب محبوب نابیناست و گوشش از زشتی بدی های او ناشنواست.





بنابراین می توان گفت شناخت موضوعات مورد علاقه و محبت شدید دشوار است چنان كه مشهور است «حب الشی یعمی و یصم» از پیامبر اكرم(ص) نیز روایتی به همین مضمون نقل شده است به همین ترتیب می توان گفت وقتی چیزی مورد علاقه شدید باشد نه تنها شناخت آن دشوار می شود بلكه شناخت مخالفان آن نیز دشوار خواهد بود زیرا شخص محب همواره به مخالفان محبوب خود به دیده تردید و گاه دشمنی نظر می كند و نمی تواند محاسن و فواید مخالفان را بشناسد.





یكی از قضاوت های رایج میان دنیا پرستان و دلبستگان به حیات دنیا این است كه گمان می كنند خداپرستی با بهره مندی از مواهب دنیا سازگار نیست بحث درباره دنیا در فصل مستقلی خواهد آمد ولی اجمالا باید بدانیم كه از دید موحدان دنیا و نعمت های آن مخلوق خداست. انسان موحد كه عاشق خداست به هر چیز به دیده نشانه و گواه وجود خداوند می نگرد نعمت های دنیا نیز از دید انسان موحد مذموم و ناپسند نیست؛ آن چه ناپسند و مذموم است دلبستگی به دنیاست ولی انسان های سطحی نگر و نزدیك بین، خدا، انبیاء و شرایع را با بهره مندی از دنیا مخالف می بینند پیشاپیش در برابر اندیشه خدا پرستی موضع مخالف می گیرند و وجود خدا و دین را انكار می كنند.





محبت دنیا چشم و دل دنیا پرستان را كور كرده و دیگر قدرت دیدن حقایق برتر را ندارند امیرمؤمنان علی(ع) می فرمایند:





لحب الدنیا صمت الاسماع عن سماع الحكمة و عمیت القلوب عن نور البصیرة؛ (39)





به سبب محبت دنیا گوش ها از شنیدن حكمت ناشنوا و قلب ها از روشنایی بصیرت نابینا می شود.





به همین دلیل ایشان بنابر نقل امام صادق(ع) در موعظه ای فرموده است:





فارفض الدنیا! فان حب الدنیا یعمی و یصم و یبكم و یذل ارقاب؛ (40)





دنیا را رها كن زیرا محبت دنیا انسان را كور و كر و گنگ می كند و مردم را ذلیل می كند.





محبت دنیا موجب غفلت از حقیقت و انكار آن می شود و جهل و غفلت و حقیقت اولین مانع رسیدن به كمال است از این رو امام صادق(ع) فرموده اند:





راس كل خطیئة حب الدنیا؛ (41)





آغاز و منشا همه كجروی ها محبت دنیاست.







3 - سطحی نگری

نگاه سطحی و نزدیك بین، مانع شناخت عمیق امور است انسان هایی كه دچار قضاوت عجولانه هستند و به ظنون خود در قضاوت بسنده می كنند به معرفت یقینی و استواری دست نمی یابند و آنان كه حواس محدود بشری را یگانه ابزار شناخت می دانند از شناخت حقایق برتر از حس محرومند. وجه مشترك این گونه افراد را می توان سطحی نگری و نزدیك بینی نامید.





قرآن كریم اعتماد بر ظن را در موارد بسیاری موجب گمراهی دانسته است آیات گوناگونی منشا شرك مشركان را پیروی از ظن و گمان معرفی كرده است دیدگاه قرآن درباره ظن و گمان این است كه در شناخت واقع نباید به ظن اعتماد كرد. تا زمانی كه علم یقینی نداریم نمی توانیم بگوییم حقیقت را شناخته ایم. علم یعنی معرفت به چیزی همراه با عدم احتمال نقیض آن ولی در ظن و گمان همواره احتمال خلاف وجود دارد قرآن كریم می فرماید:





ان الظن لا یغنی من الحق شیئاً (42)





گمان در وصول به حقیقت هیچ سودی نمی رساند.





بالاترین حقیقت كه وجود خداوند است و برترین عقیده كه باور به یگانگی اوست برای كسانی شناخته می شود كه بر ظنون خویش تكیه نمی كنند و عقاید خود را بر پایه استوار علم بنا می كنند آنان از شرك و الحاد مصون هستند و دیگران كه بر ظن و گمان تكیه دارند در خطر انكار خدای یگانه اند.





الا ان للَّه ما فی السموات و من فی الارض و ما یتبع الذین یدعون من دون اللَّه شركاء ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون (43)





آگاه باش كه هر كه در آسمان ها و هر كه در زمین است از آن خداست و كسانی كه غیر از خدا شریكانی را می خواند از حق پیروی نمی كنند. بلكه اینان جز از گمان پیروی نمی كنند؛ و جز تخمین زدن كاری نمی كنند.





از دیگر مصادیق سطحی نگری و نزدیك بینی، اعتماد به حواس ظاهری و بسنده كردن به آنهاست. افراد حس گرا امر غیر محسوس را كه حواس ظاهری قادر به درك آن نیست منكر می شوند. آنها مشهودات و محسوسات خود را بررسی نمی كنند، تا منشأ آنها را تشخیص دهند. چه بسا منشأ این امور مشهود موجود دیگری باشد كه هم اكنون آن را نمی بینیم و یا اصولا قابل مشاهده حسی نباشد بنی اسرائیل مردمی نزدیك بین و حس گرا بودند. آنان به سبب اعتماد بیش از حدی كه بر حس خود داشتند فریب سامری را خوردند و مجسمه ناتوانی را معبود پنداشتند در حالی كه هیچ یك از آثار هوشیاری آگاهی و توانایی در آن دیده نمی شد سامری از زینت های مردم گوساله ای ساخت كه صدایی از آن شنیده می شد آن گاه به بنی اسرائیل گفت این گوساله معبود شما و موسی است:





فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هذا الهكم و اله موسی فنسی؛ (44)





پس برای آنان پیكر گوساله ای كه صدایی داشت بیرون آورد و او و پیروانش گفتند: این خدای شما و خدای موسی است و پیمان خدا را فراموش كردند.





آنان فریب سامری را خوردند زیرا هنگامی كه صدای مجسمه را شنیدند آن را نشانه حیات پنداشتند و این نشانه را كافی دانستند. خداوند درباره این عمل بنی اسرائیل این گونه قضاوت می كند:





افلا یرون الا یرجع الیهم قولا و لا یملك لهم ضرا و لا نفعا (45)





مگر نمی بینند كه گوساله پاسخ سخن آنان را نمی دهد و به حالشان سود و زیانی ندارد؟





این آیه در واقع بنی اسرائیل را سرزنش می كند كه چرا در مشهودات خود تدبر نكرده اند و از خود نپرسیدند كه این گوساله چرا از پاسخ سخنان ما عاجز است و از خود نپرسیدند: چگونه موجودی كه سود و زیانی برای ما ندارد و قدرت بر سود رساندن و ضرر زدن ندارد معبود ما باشد؟





در این آیه ساده اندیشی و سطحی نگری بنی اسرائیل محكوم شده است ویژگی حس گرایی و دوری از تعقل در موارد دیگری نیز از بنی اسرائیل دیده شده است. آنان از پیامبر خود می خواستند كه خدا را به آنان نشان دهد به طوری كه بتوانند با چشمان خود خدا را مشاهده كنند:





فقالوا ارنا الله جهرة (46)





بنی اسرائیل به موسی گفتند: خدا را آشكارا به ما بنمای.





و اذا قلتم یا موسی لن نومن لك حتی نری اللَّه جهرة فأخذتكم الصاعقة و انتم تنظرون (47)





به یاد آورید آن گاه كه گفتید: ای موسی، تا خدا را آشكار نبینیم، هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد پس در حالی كه می نگریستند صاعقه شما را فرا گرفت.





حس گرایی افراطی باعث محرومیت از شناخت حقایق غیر مادی است و كسانی كه این ویژگی را دارند قادر به شناخت خداوند نیستند و هرگز به آفریدگار جهان ایمان نمی آورند.







4 - عادات فكری و تقلید از پدران

انسان زندگی خود را بر پایه اعتقادی خاص درباره انسان و جهان بنا می كند و این عقاید زیر بنای نظام زندگی و آرزوها و آرمان های اوست دگرگون كردن این عقاید كار دشواری است، زیرا تغییر آنها برخلاف عادات فكری و عملی مردم است مقاومت اقوام گوناگون در برابر رسالت انبیاء نمونه ای از این دشواری است:





فلما جاءهم موسی بایاتنا بینات قالوا ما هذا الاسحر مفتری و ما سمعنا بهذا فی آبائنا الاولین: (48)





پس چون موسی آیات روشن ما را برای آنان آورد گفتند: این جز سحری ساختگی نیست و از پدران پیشین خود چنین چیزی نشنیده ایم.





كسانی كه به شیوه ای از اندیشه و زندگی عادت كرده اند به دشواری می توانند آن را مورد ارزیابی قرار دهند و با معیار عقل آن را بسنجند در چنین وضعیتی بسا افكار خلاف عقل كه پذیرفته می شود و هیچ كس به نادرستی آن توجه نمی كند:





و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل اللَّه قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا و لو كان آباؤنا هم لا یعقلون شیا و لا یهتدون (49)





و چون به آنان گفته شود: از آن چه خدا نازل كرده است پیروی كنید می گویند: نه بلكه از چیزی كه پدران خود را بر آن یافته ایم پیروی می كنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزی را درك نمی كرده و به راه صواب نمی رفته اند باز هم در خور پیروی هستند.





عادت فكری و عملی برای كسی كه حق را به معیار خرد و وجدان نمی سنجد به یك اندازه گمراه كننده است مخالفان انبیاء هم با عقاید توحیدی و هم با دستورات عملی انبیاء مخالفت می كرده اند منشا این مبارزه و مخالفت عادات فكری و عملی آنها بود.





داستان مبارزه بت پرستان با حضرت ابراهیم نمونه ای از مقاومت در برابر عقیده حق به سبب عادات فكری است.





در قرآن كریم آمده است كه حضرت ابراهیم بت پرستی را محكوم كرد و از مردمش پرسید كه آیا بت ها صدای شما را می شنوند؟ آیا نفع و ضرری دارند؟ و مقصود آن حضرت این بود كه چگونه موجودی ناشنوا و ناتوان را می توان پرستید. در پاسخ گفتند: ما پدران خود را پرستش گر این بت ها یافته ایم و به این راه ادامه می دهیم:





قالوا وجدنا آباءنا كذلك یفعلون؛ (50)





گفتند: بلكه پدران خود را یافتیم كه چنین می كردند.





اعمال زشت مشركان و استدلال آنان در برابر پیامبر گرامی اسلام نیز نمونه ای از عادات عملی است كه موجب مخالفت با حق می شود در تفاسیر گفته اند كه مشركان مكه عریان بر گرد كعبه طواف می كردند و این عمل را عبادت می پنداشتند. پیامبر اكرم(ص) طواف در حالت عریان را ممنوع ساخت. مخالفان پیامبر عمل پدران خود را به عنوان حجتی در مخالفت با آن حضرت مطرح می كردند:





و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا علیها آباءنا واللَّه امرنا بها قل ان اللَّه لا یأمر بالفحشاء اتقولون علی اللَّه ما لا تعلمون (51)





و چون كار زشتی می كنند می گویند: پدران خود را بر آن یافتیم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به كار زشت فرمان نمی دهد آیا چیزی را كه نمی دانید به خدا نسبت می دهید؟





در این آیه گویا زشت كاران عمل پدران خود را دلیلی بر این گرفته اند كه خداوند به این عمل فرمان داده است اینان عمل پدران خود را چنان حجت قاطعی می دانند كه از خود نمی پرسند مگر خداوند به كار زشت فرمان می دهد؟ و بدین سبب هرگز به زشتی عمل خود نمی اندیشند.







5 - رذایل نفسانی

صفات پایدار نفس انسان رفتار و تصمیم های او را تحت تأثیر قرار می دهد. كسانی كه نفس خود را به فضایل آراسته اند در مقام تصمیم گیری و عمل انتخاب شایسته ای دارند و آنان كه نفسشان را به رذایل آلوده اند از انتخاب درست در مقام عمل محروم می مانند عجب و خودپسندی و استكبار از جمله این رذایل است.





امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند:





العجب یفسد العقل (52)





عجب عقل را فاسد می كند.





عجب قدرت شناخت صحیح را از بین می برد و آفت خرد آدمی است امام علی خطاب به فرزند گرامی خود امام حسن مجتبی می فرمایند:





و اعلم ان الاعجاب ضدالصواب و آفة الالباب (53)





بدان كه اعجاب خودپسندی دشمن صواب رای و سخن درست و آفت خردهاست.





با توجه به این سخنان و با نگاه به تجربه در می یابیم كه خودپسندی قوه تشخیص حقیقت و نیك و بد را ضعیف می كند و موجب گمراهی فكری و عملی انسان می شود.





خودپسندی موجب برتر دانستن خود و استكبار و برتری جویی است و اگر كسی دچار این بیماری نفسانی شود، حق پذیر نخواهد بود.





ان الذین یجادلون آیات اللَّه بغیر سلطان اتیهم ان فی صدور هم الاكبر ما هم ببالغیه فاستعذ بالله انه هوالسمیع البصیر (54)





در حقیقت آنان كه درباره نشانه های خدا بی آن كه حجتی بر ایشان آمده باشد به مجادله برمی خیزند در دلهایشان جز برتری خواهی نیست و آنان به مقصود خود از مجادله نخواهند رسید. پس به خدا پناه جوی زیرا او خود شنوای بیناست.







سؤالات

1 - بعضی از موانع معرفت خدا را نام ببرید؟





2 - دو روایت زیر را كه از حضرت علی (ع) نقل گردیده است ترجمه و توضیح دهید؟





3 - چرا محبت زیاده از حد به چیزی مانع شناخت آن است؟





4 - چرا در روایات «راس كل خطیئة حب الدنیا» محبت دنیا سرآغاز همه خطاها شمرده شده است؟





5 - مراد از دنیای مذموم در نگاه قرآن و معصومین چیست؟





6 - دو مورد از موارد سطحی نگری را نام ببرید؟





7 - چرا بعضی از انسان ها از شناخت حقایق برتر از حس محرومند؟





8 - چرا قرآن اعتماد بر ظن را در موارد بسیاری موجب گمراهی دانسته است؟





9 - علت درخواست بنی اسرائیل از موسی در مورد دیدن خدا چه بود؟





10 - چرا عادات فكری و تقلید كوركورانه مانع شناخت حقیقت است؟





11 - آیه ای از قرآن را بنویسید كه در نكوهش تقلید فكری از پدران است؟





12 - آیه ای از قرآن را بنویسید كه در نكوهش تقلید عملی از پدران است؟





13 - علت ممانعت رزائل نفسانی از شناخت حقیقت چیست؟







--------------------------------------------------------------------------------



پی نوشتها

35 -نهج البلاغه، رسائل، 31.





36 - همان، كلمات قصار، 211.





37 -نهج البلاغه، كلمات قصار، 424.





38 - الحیاة، ج 1، ص 156.





39 - همان.





40 - همان.





41 - شرح چهل حدیث، به نقل از اصول كافی كتاب ایمان و كفر، باب حب الدنیا و الحرص علیها، حدیث 1.





42 - یونس، 36.





43 - یونس، 66.





44 - طه، 88.





45 - طه، 99.





46 - نساء، 153.





47 - نساء، 153.





48 - قصص، 36.





49 - بقره، 170.





50 - شعرا، 74.





51 - اعراف، 28.





52 - الحیاة، ج 1، ص 258.





53 -نهج البلاغه، نامه 31.





54 - غافر، 56.